بعضیها میگویند چرا در عصر ماشین و قرن بیست و یکم سخن گفتن از آن نشانه عقبماندگی و دوری از واقعیتهاست. میگویند وقتی به یاری آن حتی نمیتوان یک سنجاق قفلی را ساخت چرا باید همّ و غم خویش را صرف آن کرد وخلاصه ادبیات مال دوران لب جوی و سایه درخت و آواز بلبل بوده است و حالا که این دوران سر آمده است با ادبیات نیز باید خداحافظی کرد.این در حالی است که رشته زبان و ادبیات فارسی بهترین بستر برای ورود به شناخت فرهنگ و عرفان و حتی معارف دینی ما است. چون سرفصلها و دروسی که در این رشته تدریس میشود هر کدام مسیری است که به دشتهای وسیع معرفت منتهی میگردد. مثلاً معانی و بیان و آرایههای ادبی موجب ارضاء حس زیباشناسی در حوزه ادبیات میشود و از دیگر سو صنایع شعری و فنون بلاغی مانند تملیح، استعاره و مجاز کلیدی برای پی بردن به نکات باریک و اشارات معنایی متون ادبی است. امروزه دامنه ادبیات فارسی بسیار گسترده است به گونهای که پیشبینی میشود بتوان ده گرایش برای آموزش ادبیات فارسی تدوین کرد؛ یعنی دانشجو طی دو سال دروس عمومی ادبیات را بخواند و در دو سال بعد یکی از گرایشهای علوم بلاغی، ادبیات داستانی و گرایشهای دیگری که میتوان در این رشته پیش بینی کرد، مطالعه کند. اما آنچه امروزه در دانشگاهها به عنوان رشته ادبیات فارسی تدریس میشود، دارای دو شاخه اصلی زبان فارسی و ادبیات فارسیاست. که در بخش زبان فارسی مسایل مربوط به زبان شناسی، دستور زبان، اصول نگارش و ویرایش و در بخش ادبیات؛ سبکشناسی، نقد ادبی، انواع ادبی، تاریخ ادبیات، صنایع ادبی شامل بدیع، معانی و بیان و عروض همچنین متون نظم و نثر کلاسیک مورد بررسی قرار میگیرد.
تواناییهای لازم :
اگر یک دانشجوی ادبیات از خواندن یک بیت شعر حافظ یا خواندن داستانهای شاخص و معروف ادبیات جهان لذت نبرد به اشتباه وارد این رشته شده است چون دانشجوی زبان و ادبیات فارسی باید دروس بسیار متنوع و گستردهای را در وادی ادبیات فارسی بخواند و اگر کسی علاقهمند نباشد این رشته برایش ملال آور میشود.این رشته قلم درست و بیان خوب میخواهد تا بتوان منظور خود را به خوبی تفهیم کرد. همچنین دانشجوی این رشته لازم است که حافظه نسبتاً قوی داشته باشد چون بخش عظیمی از مقولات ادبی را باید به خاطر بسپارد تا در مواقع لازم به آنها دسترسی داشته باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
بعد از آموزش و پرورش ، مطبوعات بهترین بستر برای فعالیت فارغالتحصیلان ادبیات فارسی است. همچنین بهترین نیرو برای تنظیم و ارائه برنامههای ادبی رادیو و تلویزیون و حوزههای فرهنگی وزارتخانههای مختلف کشور، فارغالتحصیل این رشته است. و از اینها گذشته یک لیسانس ادبیات اگر پویا و فعال باشد میتواند یک نویسنده، شاعر یا منتقد گردد و در مراکز چاپ و نشر کتاب به عنوان ویراستار و ناظر ادبی در سیر چاپ کتاب حضور داشته باشد. در ضمن تعدادی از فارغالتحصیلان نیز با توجه به ذوق و سلیقه خود کارهای ویژهای انجام میدهند که از آن جمله میتوان به شرکت در تألیف فرهنگهای مختلف به عنوان پژوهشگر ادبی و “فیشنویس علمی” و “انتخابی” دایره المعارفها اشاره کرد.
درسهای رشته زبان و ادبیات فارسی در طول تحصیل :
دروس پایه:
دستور زبان، تاریخ زبانفارسی، مرجعشناسی و روش تحقیق ، آییننگارش و ویرایش ، بدیع.
دروس اصلی:
رودکی و منوچهری، فرخی و کسایی، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، قصیدههای ناصرخسرو، خاقانی، مسعود سعد، نظامی، مثنوی معنوی، منطقالطیر، حدیقهسنایی، بوستان سعدی، غزلیات و قصاید سعدی، حافظ، صائب، تاریخ بیهقی، سیاستنامه و قابوسنامه، کشف الاسرار، کلیله و دمنه، گلستان سعدی، مرصادالعباد، قرائت متون عربی، قواعد عربی، زبان خارجه تخصصی، عروض و قافیه، ادبیات معاصر، متون تفسیری، آشنایی با علوم قرآنی، نقد ادبی.
دروس تخصصی:
معانی و بیان، مبانی عرفان و تصوف، تأثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی، تاریخ ادبیات، سبکشناسی.
منبع: کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشورتالیف خانم فیروزه سودایی